جدول جو
جدول جو

معنی زاهده خاتون - جستجوی لغت در جدول جو

زاهده خاتون(هَِ دَ)
زوجه اتابک بزامه است و پس از آنکه اتابک به امر سلطان مسعود کشته شد، وی جنازه شوهر خود را بدستور سلطان، به شیراز برد و در مدرسه ای که ساخته بود دفن کردند. در سنۀ احدی و اربعین و خمسمائه. (از تاریخ گزیده چ لندن ص 467). مؤلف شدالازار آرد: زاهده خاتون از بانوان شایسته و عابد و همسر اتابک بزامه بود پس از غلبۀ سلغریه در 543 هجری قمری که همسر وی بزامه دراصفهان بقتل رسید زاهده خاتون گروهی را فرستاد تا استخوانهای او را جمع کردند و بشیراز بردند مقبره ای بزرگ و عالی برای او ساخت و املاکی بر آن وقف کرد و تولیت آن را به امامی حنفی مذهب سپرد سپس پشیمان گردید ووی را از تولیت عزل کرد و تولیت آن موقوفات را به شافعی مذهبان سپرد. این زن در انجام امور خیریه توفیقات بسیار حاصل کرد. (از شدالازار ص 282 و 281). و رجوع به کتاب اخبارالدوله السلجوقیه صص 181- 183 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زُ بَ دَ)
دختر امیر یاقوتی، مادر برکیارق، بزرگترین فرزندان سلطان ملکشاه بن الب ارسلان است. راوندی آرد: برکیارق که از زبیده خاتون بود دختر امیر یاقوتی خواهر امیر اسماعیل، بزرگتر فرزندان سلطان بود، نظام الملک میل او میکرد و سلطان را بر آن می داشت که ولایت عهد بر او تفویض کند و سلطان را نیز برکیارق موافق تر می آمد. اما سلطان ملکشاه پسری داشت از ترکان خاتون دختر طمغاج خان، نام او محمود، مادر میخواست که سلطان او را ولی عهد کند و او سخت خرد بود. و این سبب عداوت ترکان خاتون با نظام الملک بود و او که بر سلطان استیلا داشت میخواست تاج الملک ابوالغنائم پارسی را به روی نظام الملک برکشد و سلطان رابر آن می داشت که وزارت بدو دهد و تقبیح صورت نظام الملک میکرد. (از راحه الصدور چ اقبال ص 133 و 134)
لغت نامه دهخدا